هم سلولی...
در خیال با تو گریستم........... در خیال با تو خندیدم ........... در خیال با تو زندگی کردم............ در خیال با تو مردم.......... در خیال با تو سفر کردم.......... در خیال با تا لحظه به لحظه ....... ثانیه به ثانیه .......... شاد بودم........ اما در واقعیت ......... من مشتی بودم در جیب......... که وقتی در خیابان تو را با او میدیدم.......... از حسرت ان ها را محکم فشار میدادم............ کاش همیشه در خیال بودم........
نظرات شما عزیزان:
9تاش رویادم رفته
یکی اش رو هم بلد نیستم